قبل از توضیح سه راه برای داشتن احساس قدرت و توانمندسازی خود، لازم است بدانید که این سه پیشنهاد ممکن است برای همه موقعیتها صدق نکنند. و اگر به طور مرتب ناتوانی و احساس ناامیدی را تجربه میکنید، به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.
با گفتن این حرف، بیایید به موضوع خود برگردیم و به آن بپردازیم.
1- منظر قدرتمند
احساسات راهی برای گیج کردن ما در مسایل دارند، و باعث میشوند افراد اینگونه فکر کنند که احساسی که اکنون دارند، دائمی است و افکار وابسته به احساسات آنها بازتابی واقعی از یک واقعیت بزرگتر است.
وقتی افراد این گونه فکر میکنند، احساسات منفی آنها (و احساسات مرتبط مانند ناتوانی، درماندگی، ناامیدی) از اینجا و اکنون، به هر کار و هر هدفی گسترش مییابد.
این احساسات، ادراکات افراد را درباره آنچه که در آینده خواهد داشت تحریف میکند و حتی خاطرات گذشته را نیز پررنگ میکند.
یک راه حل برای بازیابی قدرت خود در این شرایط این است که همه چیز را در یک چشم انداز قرار دهید. انجام تمرینات درمان شناختی رفتاری (CBT) یک روش معمول برای انجام این کار است.
به عنوان مثال فرض کنید یک جدایی وحشتناک را پشت سر گذاشتهاید. این به خودی خود، به اندازه کافی دردناک است، اما اگر جدایی را هم تقصیر خود بدانید چه؟
شما اینگونه استدلال میکنید که جدایی به این دلیل اتفاق افتاده است، چون دوستداشتنی نیستید، پس این به این معنی است که روابط آینده شما نیز در نهایت شکست خواهند خورد.
با فکر کردن به این شیوه، احساس ناتوانی میکنید زیرا محکوم به شکست هستید و داشتن احساس قدرت برایتان یک رویا و خیال خواهد بود.
انجام تمرینات شناختی و رفتاری در این شرایط چگونه کمک میکند؟
آنها به شما این امکان را میدهند که افکار خود را به صورت بیطرفانهای تجزیه و تحلیل کنید، آنها به چالش بکشید و زیر سؤال ببرید.
به عنوان مثال، آیا واقعاً درست است که شما خوب، لایق، دوست داشتنی و غیره نیستید؟
آیا واقعاً فکر میکنید که چه احساسی نسبت به خود دارید؟
آیا اطمینان دارید که در روابط بعدی خود در آینده شکست خواهید خورد؟ شواهد انکار ناپذیرتان برای این باور چه هستند؟
شاید مرتکب “خطاهای شناختی” شدهاید و مغزتان در حال دروغ گفتن و گول زدن شماست!
این به این منظور نیست که شما یا رفتار شما از نقد به دور است. در واقع، با آنچه که “اکنون“ در مورد عواقب رفتارهای گذشته خود میدانید، ممکن است کارهایی وجود داشته باشد که دوست داشته باشید در گذشته به شکلی متفاوت انجام میدادید.
با این وجود، آیا این موضوع در مورد همه ما صادق نیست؟
مسئله در اینجا فرار از مسئولیت یا امتناع از درس گرفتن از اشتباهات نیست. منظور نه گفتن به کلیگوییهای نادرست و ضریهزدن به خود است.
با پرسیدن سوالات درست (تمرین های CBT)، یاد میگیریم که به اندازه کافی از مشکلات خود فاصله داشته باشیم، مسائل را شخصی نگیریم و در نتیجه توانمند بمانیم. تنها در این صورت است که خودسازی و داشتن احساس قدرت امکان پذیر میشود.
داشتن احساس قدرت درونی
راه دیگر برای داشتن احساس قدرت، یادآوری لحظاتی است که احساس قدرت کردهاید.
ممکن است ثبت موفقیتها و دستاوردهای خود در زندگی – حتی اگر به ظاهر کوچک باشند، مانند حفظ آرامش در طول یک مشاجره عاطفی – کمک کند تا بتوانید بعداً به آنها بازگردید و از آنها الهام بگیرید.
اگر نمیتوانید هیچ کدام را به خاطر بیاورید، به آلبوم تصاویر قدیمی نگاه کنید یا فیلمهای خانگی را تماشا کنید.
نمونههایی از مواقعی که احساس میکردید قوی، توانا و قدرتمند بودید را جمعآوری کنید. به عنوان مثال، به مواقعی فکر کنید که پشتکار شما نتیجه داد، زمانی که کمکهای ارزشمندی به فرد نیازمند ارائه کردید، و زمانی که از مهارتها، دانش و استعدادهای خود استفاده زیادی کردید.
سعی کنید قدرتی را که هنگام خلق آثار هنری زیبا، برآمدن از پس یک امتحان یا یک دوره آموزشی، ساختن چیزهای کاربردی، انجام کارهایتان به خوبی، دلداری دادن به یک دوست، گفتن چیزی هوشمندانه (یا تخیلی، خنده دار، صمیمانه) احساس میکردید، به خاطر بسپارید.
اگر نمیتوانید هیچ عکس یا ویدیویی پیدا کنید، و اگر نمیتوانید خاطراتی از توانمندیهای را به خاطر بیاورید، از خانواده، اقوام، دوستان و سایر افراد دلسوز زندگیتان بپرسید. حتما آنها در به یادآوری چند مورد کمکتان خواهند کرد!
با این حال، اگر فقط به حافظه خود متکی هستید، بهتر است در زمانی فکر کنید که حال و خلق شما خوب است، زیرا یادآوری ویژگیهای خوب خود در شرایط بد خلقی دشوار است.
مطالب پرطرفدار دیگر:
هنگامی که مجموعه خوبی از ارجاعات به مواقعی که احساس قدرت میکنید را دارید، هر زمان که روز بدی را سپری میکنید، میتوانید از آنها استفاده کنید.
ابتدا احساسات خود را بپذیرید و وجودش را تصدیق کنید. پس از آن قدرت درونی خود را به خود یادآوری کنید.
شاید ذهن شما با شما مبارزه کند یا اعتبار شواهد را زیر سوال ببرد. اما سرانجام قلب شما نرم میشود و درِ آن به سوی قدرتِ شما و موقتی بودن احساس ناتوانی باز میشود.
متوجه خواهید شد که احساس توانمندی، غرور، شادی و آرامش در دسترس شماست. استعدادی بالقوه در شماست. داشتن احساس قدرت اکنون به شما نزدیکتر شده است.
داشتن احساس قدرت در اکنون و حال حاضر
چه رابطهای بین مثلاً حل مشکل رابطه و شستن ظرف وجود دارد؟ هیچی…به ظاهر!
شستن ظروف ممکن است بیاهمیت به نظر برسد. با این حال، هر دو نشان میدهند که شما یک فرد بالغِ مسئولیتپذیر و توانا هستید.
آنچه پیشنهاد میشود این است: منبع توانمندی نباید به منبع ناتوانی مرتبط باشد.
ممکن است به دلیل مشکلات رابطه احساس ناتوانی کنید، اما اگر کارهایتان را به خوبی انجام دهید، میتوانید احساس قدرت کنید. برای داشتن احساس قدرت، فعالیت یا کاری را انتخاب کنید که به شما احساس شایستگی و توانایی میدهد. حتی ممکن است مجموعهای از فعالیتها باشد مانند:
- بیرون آوردن زباله
- تمیز کردن آپارتمان
- رفتن به باشگاه
- تعمیر شیر آب نشتی و غیره.
زمانی که برای رفع مشکلات بزرگ زندگیمان کاری میکنیم و شکست میخوریم (حداقل موقت)، گاهی اوقات احساس ضعف و شکست میکنیم، و در نتیجه با بیرحمی، خود و تواناییهای خود را زیر سوال میبریم، یا خود را ضعیف، ناتوان و احمق میدانیم.
با احساس ناامیدی و ناتوانی، ممکن است از سایر مسئولیت های خود غافل شویم و پس از آن احساس بدتری نسبت به خود داشته باشیم.
بنابراین مهم است که به انجام فعالیتهایی که ضروری هستند (مثلاً کارهای خانه به جای بازی کردن) و همچنین باعث میشوند که نسبت به خود احساس خوبی داشته باشیم، ادامه دهیم.
هدف این است که احساس کنید فردی مستقل، خودمختار، بالغ و مسئولیتپذیر هستید.
به عنوان مثال، فرض کنید شکست خوردن در مصاحبه شغلی باعث شده است که به مهارتها، دانش و تواناییهای خود شک کنید. شما تمام تلاش خود را کردید اما شکست خوردید. چه باید کرد؟
میتوانید بیرون بروید، بیش از حد بنوشید و بعد از آن احساس بدتری پیدا کنید. یا میتوانید برخی از کارهای خانه را برای مقابله با این ذهنیت شکستخوردن انجام دهید.
شما به خود یادآوری می کنید که بله، شما شغل را بدست نیاورده اید، اما همچنان فردی توانا و باهوش هستید. شما کارهای لازم را انجام میدهید.
در حال حاضر موقعیتهای بیشماری برای ایجاد “یک زمان حال قدرتمند” وجود دارد.
به عنوان مثال، به جای جارو کشیدن اتاق یا پختن غذای عصر خود، ممکن است ترجیح دهید با درخواست برای مصاحبه شغلی دیگر احساس قدرت کنید. یا با بررسی دانش و مهارتهای مرتبط با شغل خود احساس قدرت کنید و به خودتان ثابت کنید که باهوش و آگاه هستید.
هر کاری که برایتان مفید است را انجام دهید. با این حال، یک کار و فعالیت مفید انجام دهید. اگر احساس ناتوانی میکنید، بدانید که تنها داشتن فکری در مورد قدرتهای خود اغلب کافی نیست. شما باید آن را حداقل به خودتان نشان دهید. بنابراین به دویدن بروید، خرید خود را انجام دهید، ماشینتان را بشویید، صورت حسابهای خود را بپردازید و غیره.
فقط ننشینید و در مورد ناامیدیهای خود نشخوار کنید. زمان و مکانی برای ارزیابی اشتباهات شما در زندگی وجود دارد. با این حال، مطمئن شوید که تصویر واضحی از پتانسیل و تواناییهای خود دارید.
پس با پتانسیل درونی خود ارتباط برقرار کنید و خود را قدرتمند کنید.