علاقه به این موضوع که شخصیت مناسب رهبری چه ویژگیهایی دارد باعث شده است که تاریخچهای طولانی از بررسی رابطه شخصیت با رهبری موجود باشد. در اوایل قرن بیستم، علاقه زیادی به مطالعه ویژگیهای شخصیتی مرتبط با رهبری موثر وجود داشت. با این حال در دهه 1960، این تحقیق تا حد زیادی کنار گذاشته شد. با این حال، قرن جدید شاهد احیای کاوش در ارتباط بین شخصیت و رهبری بوده است.
با استفاده از مدل پنجگانه شخصیت، چه روابطی بین شخصیت و رهبری وجود دارد؟
یک متاآنالیز در سال 2002 دهها مطالعه را بررسی کرد و مشخص کرد که بین رهبری و برونگرایی، وظیفهشناسی، و تجربهپذیری رابطه مثبت، و همچنین یک رابطه منفی بین روانرنجوری و رهبری وجود دارد.
قویترین ارتباط بین برونگرایی و رهبری بود.
با این حال، در یکی از مطالعات خود متوجه شدیم که این ارتباط برقرار نمیشود، مگر اینکه فرد دارای مهارتهای اجتماعی و ارتباطی خوبی باشد.
این نشان میدهد که محرکِ رهبری لزوماً فقط برونگرا بودن نیست، بلکه کنترل این ویژگی با ارتباطات زیرکانه است.
علاوه بر این، افراد درونگراتر که دارای مهارتهای اجتماعی خوبی هستند، به همان اندازه احتمال دارد که رهبران موثری باشند. که این خبر خوبی برای درونگراها است.
رابطه منفی بین روانرنجوری و رهبری مؤثر، منطقی است. زیرا یک رهبر خوب از نظر عاطفی پایدار است – برعکس روانرنجوری.
رابطه بین وظیفهشناسی و رهبری پیچیدهتر است. افراد وظیفهشناس معمولاً کارمندان خوبی هستند. زیرا در کار خود منظم و دقیق هستند. آنها به جزئیات توجه زیادی دارند و برای انجام کارها احساس وظیفه میکنند. این ویژگی ممکن است زمانی که آنها در موقعیتهای رهبری هستند کمک کند، زیرا آنها در تجزیه و تحلیل موقعیتها و هنگام در نظر گرفتن دورههای مختلف عمل کاملاً دقیق هستند.
از جنبه منفی، وظیفهشناسی بیش از حد ممکن است باعث شود رهبران زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل کنند، که میتواند آنها را فلج کند و به بیعملی تبدیل شود.
تجربهپذیری ارتباط مثبتی با رهبری دارد زیرا با ریسکپذیری، انعطافپذیری از نظر دورههای عمل، فراگیر بودن و خلاق و نوآور بودن همراه است. رهبرانی که سطح بالایی از تجربهپذیری دارند، تمایل دارند دیگران را وارد فرآیند تصمیمگیری کنند و به اشتراکگذاری اطلاعات را تشویق کنند و همچنین از دیدگاههای مخالف استقبال کنند.
همانطور که میتوانید تصور کنید، این ویژگی بهویژه برای رهبران سازمانهایی که برای نوآوری ارزش قائل هستند، مانند شرکتهای نوپا، مهم است. از سوی دیگر، رهبرانی که کمتر تجربهپذیر هستند ممکن است در سازمانهای معمولی عملکرد خوبی داشته باشند. در یک مطالعه، رهبران موفق در بخشهای تولید و امنیت (به عنوان مثال، کار پلیس، ارتش) تمایل به تجربهپذیری کمتر داشتند.
مطالب پرخواننده دیگر:
نکتهای که باید برای شخصیت مناسب رهبری در نظر داشت این است که روابط بین شخصیت و رهبری پیچیده است. مهمتر از همه، رهبری موثر شامل کسب مهارتهای پیچیده در ارتباطات، مدیریت روابط و تصمیمگیری است. در حالی که ویژگیهای شخصیتی ممکن است یک مزیت جزئی به فرد بدهد (به این فکر کنید که افراد برونگرا ارتباطات بهتری دارند زیرا زمان زیادی را صرف تعامل با دیگران میکنند)، این واقعاً مجموعه کاملتری از مهارتها است که رهبری خوب را هدایت میکند.
خلاصه
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شخصیت مناسب رهبری، ویژگیهای شخصیتی مانند برونگرایی، ثبات عاطفی و وظیفه شناسی ارتباط مثبتی با رهبری دارند.
برخی از ویژگیهای شخصیتی ممکن است برای افراد در موقعیتهای رهبری مفید باشد، اما روابط پیچیده هستند.
ترجمه شده از وبسایت سایکولوژی تودی